محل تبلیغات شما


دلنوشته‌ای از 
مسافر ایمان رهجوی لژیون شانزدهم مرتبط با لژیون سردارپیش روی شماست.
《کنگره تمام آنچه را که از ته قلبم آرزو می کردم و شاید برای من مانند یک رویای دست نیافتنی بود با سخاوت تمام در اختیارم گذاشت، با خودم می‌اندیشم و می‌گویم:  چه خوب بود اگر انسان موجودی فراموشکار نبود》.

کارگاه‌ آموزشی عمومی

کارگاه‌های آموزشی و ورزشی؛ پارک پلیس

کارگاه آموزشی مسافران

تمام ,می‌اندیشم ,می‌گویم ,گذاشت، ,اختیارم ,نیافتنی ,با خودم ,گذاشت، با ,خودم می‌اندیشم ,می‌اندیشم و ,و می‌گویم

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

عشق داودی minanlanar lessnetzasu مدیریت خانواده استان کرمان پایان نامه کار خرما Matthew's info flowcamarrea Richard's notes چرندیات من...